نوشته شده توسط : ص.ر

با سلام.به وبلاگ من واشعارم خوش امدید.

امیدوارم در این وبلاگ مطالب ارزنده ای بتوانم در اختیارتان بگذارم...

لطفا با نظرات خود مارا در این راه یاری دهید..



:: برچسب‌ها: خوش آمدگویی ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 1 فروردين 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر
چه شده؟! ای دل دیوانه هوایش کردی؟! با دو چشمان پر از اشک صدایش کردی؟! مدتی بود که غافل شده بودم ازعشق تو مرا باز گرفتار بلایش کردی؟! گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی ست تو نشستی و دلت خوش به وفایش کردی؟! بستم آغوش به رویش که از اینجا برود سینه ام را تو چرا باز سرایش کردی؟!

:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 30 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر
این برگ‌های زرد به خاطر پاییز نیست که از شاخه می‌افتند قرار است تو از این کوچه بگذری و آن‌ها پیشی می‌گیرند از یکدیگر برای فرش کردن مسیرت.. گنجشک‌ها از روی عادت نمی‌خوانند، سرودی دسته‌جمعی را تمرین می‌کنند برای خوش‌آمد گفتن به تو.. باران برای تو می‌بارد و رنگین‌کمان – ایستاده بر پنجه‌ی پاهایش – سرک کشیده از پسِ کوه تا رسیدن تو را تماشا کند. نسیم هم مُدام می‌رود و بازمی‌گردد با رؤیای گذر از درز روسری و دزدیدن عطر موهایت! زمین و عقربه‌ی ساعت‌ها برای تو می‌گردند و من به دورِ تو!

:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 23 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر

زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه با سوسوی امیدی کمرنگ
زندگی باید کرد
گاه با غزلی از احساس
گاه با خوشه ای از عطر گل یاس
زندگی باید کرد
گاه با ناب ترین شعر زمان
گاه با ساده ترین قصه یک انسان
زندگی باید کرد
گاه با سایه ابری سرگردان
گاه با هاله ای از سوز پنهان
گاه باید روئید
از پس آن باران
گاه باید خندید
بر غمی بی پایان
لحظه هایت بی غم
روزگارت آرام



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر


زمین برباغبان خون گریه می کرد

زمان هم بی امان خون گریه می کرد

چودیدم اسب اوبی صاحب آمد

تمام آسمان خون گریه میکرد

 

 

 

 

 

 

 

 


چو دیدم اسب او بی صاحب آمد

تمام آسمان خون گریه می کرد



:: بازدید از این مطلب : 302
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 1 آبان 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر

حسین جان......

ماهی افتاده بر خاک دیده ای؟.....

من دقیقا تا همان اندازه ویران توام.....

 

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین



:: بازدید از این مطلب : 153
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 مهر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ص.ر

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم
خیام
***********************
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سرو سامان مطلب
درمان طلبی درد تو افزون گردد
با درد بسازو هیچ درمان مطلب
خیام



:: برچسب‌ها: خیام ,
:: بازدید از این مطلب : 168
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 18 ارديبهشت 1394 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد